رد شدن به محتوای اصلی

پست‌ها

نمایش پست‌ها از آوریل, ۲۰۱۹

بایگانی کیهانی

اول: می‌دونیم که سرعت نور تقریبا ۳۰۰٬۰۰۰ کیلومتر بر ثانیه است. فاصله خورشید تا زمین هم نزدیک به ۱۵۰٬۰۰۰٬۰۰۰ کیلومتره. پس با یه تقسیم ساده متوجه می‌شیم که نور جدا شده از سطح خورشید حدود ۵۰۰ ثانیه یا ۸٫۳ دقیقه طول می‌کشه تا به زمین برسه.  دوم: از طرف دیگه تصویری که ما از یه جسم می‌بینیم حاصل نوریه که از سطح اون جسم منعکس یا جدا شده و درنهایت اون نور به شبکیه چشم ما رسیده. بنابراین وقتی ما داریم به خورشید نگاه می‌کنیم در حقیقت داریم نورهایی رو می‌بینیم که ۸ دقیقه پیش از سطح خورشید جدا شدند و بعد از طی حدود ۱۵۰ میلیون کیلومتر حالا تازه به چشم ما رسیدند. به عبارت دیگه چیزی که ما می‌بینیم تصویر ۸ دقیقه پیش خورشیده نه تصویر همین حالاش. یعنی اگه همین حالا خورشید منفجر بشه و یهو خاموش بشه ما ۸ دقیقه بعد اون انفجار یا خاموشی رو می‌بینیم و متوجهش می‌شیم. سوم: از طرف دیگه وقتی می‌گن یه ستاره یا کهکشان یه سال نوری با ما فاصله داره یعنی اینکه اگه با سرعت نور حرکت کنیم یه سال طول می‌کشه تا به اونجا برسیم. نتیجه دیگه این حرف هم اینه که خود نوری هم که از سطح اون کهکشان یا ستاره جدا می‌شه، یه سال طول می

سوخت انسان

 انسان سوختش معناست؛ تا جایی می‌تونه ادامه بده که معنایی براش وجود داشته باشه. و هنر کارخونه معناسازی از بی‌معناترین و پوچ‌ترین گزاره‌هاست. عجیب اینکه همین معناسازی برای هنرمند خودش به معنای مستقلی تبدیل می‌شه و مثل مخدری اون رو به طور موقت از درونِ تهی و خالی از همه چیزش فراری می‌ده. هنرمند تنها برای گریز از پوچی لحظه اکنونش مشغول به خلقتی می‌شه و چیزی رو می‌آفرینه و بعدش توسط مخاطب کلی معنا به اون اثر سنجاق می‌شه و به تدریج خود هنرمند هم باورش می‌شه که اون اثر چنین معانی رو در برداشته. شاید بشه گفت هنر نمایش علنی خودارضایی هنرمند در مقابل مخاطبانشه.