رد شدن به محتوای اصلی

پست‌ها

نمایش پست‌هایی با برچسب مارکس

ارتباط علیه استبداد

 حتا اگر مانند من یک زماني خوره مستندهای حیات وحش نبوده باشید، به احتمال زیاد گذری هم که شده تصویر شکار شیرها را دیده‌اید. آن‌ها همیشه گروهی شکار می‌کنند و از یک ترفند ساده پی‌روی می‌کنند. این‌که گله شکارها، که ممکن است گاومیش یا گورخر یا... باشد، را آن‌قدر دنبال می‌کنند و به این‌سو و آن‌سو رم‌شان می‌دهند تا عاقبت یکي‌شان از نفس بیفتد و از بقیه جدا شود و آن‌جاست که کار را تمام می‌کنند. از زمان کودکی همیشه سوال من این بود که چرا این همه گاومیش با آن شاخ‌های خرکی به این راحتی از چندتا شیر پیزری می‌ترسند. گله‌اي که اگر با هم متحد می‌بودند و از جایشان جم نمی‌خوردند و به جای فرار حمله می‌کردند، هیچ کدام از آن شیرها جرئت و توان مقاومت نداشتند.  بعدها این تصویر برای من به شدت جنبه سیاسی پیدا کرد. این‌که می‌دیدم یک گروه کم‌تعداد و خیلي کوچک، تنها به واسطه ارتباط و تعهدي که نسبت به هدف مشترک‌شان دارند، چه‌قدر می‌توانند قدرت‌مند باشند. و برعکس توده‌اي از یک جماعت که هیچ ارتباط مؤثري با هم ندارند و بلد نیستند برای هدفي مشترک متحد شوند و هر کدام‌شان فقط و فقط به نجات خودش فکر می‌کند، تا چه میزان م

تقدم ایده‌ها یا اعمال؟

هگل معتقده که اصل اساسی در جهانْ ایده‌ها و افکار و نظریه‌ها هستند و اگه قراره تغییری در جهان ایجاد بشه، باید اول این ایده‌ها و نظریه‌ها رو تغییر بدیم. به باور هگل اگه ذهن و طرز فکر آدما رو تغییر بدیم، اون وقت جهان و مناسباتش هم متعاقبا تغییر می‌کنه. اما مارکس با این شیوه مشکل داشت. اون معتقد بود فلاسفه تنها کاری که تا اون زمان انجام دادند، توصیف و تفسیر جهان بوده، درحالی که به اعتقاد مارکس چیزی که مهمه تغییر دادن عملی جهان و مناسبت‌های اونه، نه تشریح کردنش. شاید به همین خاطر بود که ایشون برخلاف هگل معتقد بود که اصل اساسی در جهانْ عمل و نوع رابطه انسان با جهانشه. پس اگه تغییری در عمل و نوع روابط انسان داده بشه، نه تنها ایده‌ها و افکار آدما که ضرورتا خودِ جهان هم تغییر می‌کنه. به عبارت بهتر این عمل انسانه که نگرشش رو نسبت به جهان و حتی خودش تغییر می‌ده، نه برعکس.  البته این اعتقاد در باطنش یه خطای استدلالی داره و اون هم اینه که اگه کسی از همین ایده تبعیت کنه و در تلاش برای تغییر عمل و روابطش باشه، باز همین ایده است که باعث تغییر شده، نه اون عمل. ولی بیاید خودمون رو درگیر این مزخرفات منطق