رد شدن به محتوای اصلی

پست‌ها

نمایش پست‌هایی با برچسب رابطه

روح رابطه

در هر ارتباطِ دو سویه، خودِ رابطه به عنوان شخصیتي مستقل و واسط، سومین سویه آن ارتباط است‌، که روحي مستقل دارد. باید بگذاریم این روح، روح بماند. نباید به زور، این روحِ بی‌شکل و بی‌بُعد را در کالبد محدود و تک‌بعدی کلمات و نام‌ها احضار کنیم؛ چون واژه‌ها گاهاً توانشِ مبتذل کردنِ روحِ مفاهیم را دارند؛ کلماتي مانند عشق، دوستی، علاقه، اشتیاق، رفاقت و... اگر مفهومي در یک رابطه غایب است، به زورِ کلمات نمی‌توان آن مفهوم را به رابطه تحمیل کرد. اگر هم مفهومي در یک رابطه حاضر است، نام‌ها فقط آن مفهوم را محدودتر و ناچیزتر می‌کنند، نه غنی‌تر. مسئله اصلی رضایت دوطرف از آن مفهومِ زندهٔ بی‌نام، به عنوان مترجم رابطه، است؛ فارغ از این‌که هر کدام در نزد خود، چه نامي بر آن روح می‌نهند. (که ای کاش ننهند)

مینِ رابطه

رابطه مثل مین می‌مونه. رابطه یه پرسش‌گری ممتد و یه جواب‌خواهیِ مداومه. وقتی واردش شدی، دیگه هر کاری بکنی، به‌مثابه یه پاسخ به طرف مقابله. خروجی در کار نیست. حتی سکوت یا قطع ارتباط و کنار کشیدن از رابطه هم خودش یه پاسخه و بخشی از همون رابطه است. مین هم وقتی پات روش بره دیگه گیرش می‌افتی. یا باید تا آخر روش بمونی یا ازش کنار بکشی و به فنا برید. به هرحال هیچ گریزی ازش نیست. از اون به بعد هر اتفاقی بیفته مین توی زندگیت حضور داره. حالا چه خودش، چه عواقبش. این یه مخمصه انسانیه...

نگاهی زیستی به رابطه

فلوبر یه جا توی کتاب «حماقت، هنر و زندگی» می‌گه زنان وقتی کسی رو دوست دارند، تصور می‌کنند همه اونچه که اونا خواهانش هستند رو اون فرد داره و اگه دیگران نمی‌تونند ببیننش، به خاطر نگاه سطحی‌شونه. اونا به جای روبرو شدن با واقعیتِ اون مرد، با همین تصویرِ خودشون از اون مرد زندگی می‌کنند. در حالی که از نظر ایشون مردا با خودشون روراست‌اند و وقتی ببینند که تصورشون با واقعیت فاصله داره، از اون فرد دل می‌کنند. به نظرم موضوع رو از یه زاویه دیگه هم می‌شه دید و اون هم زیستیه. فکر کنید خانم حدود یه هفته رحمش رو آب و جارو می‌کنه، بعد کل رحم رو از سر می‌چینه، بعدش اونجا رو قرق می‌کنه و در آخر هم تنها یه تخمک رو درونش رها می‌کنه. نه به امید اومدن یه اسپرم. امید به تنهایی نمی‌تونه باعث بشه که رحم هر ماه این فرایند پرمشقت رو تکرار کنه. بلکه اون باور داره که این‌بار قراره بارور بشه و به خاطر همین باور سه هفته منتظر می‌شینه تا اسپرم از راه برسه. مهم هم نیست که اون اسپرم چه نقاط ضعف و قوتی داره، هرچی هست همین که خودش رو رسونده کافیه. دنبال یه اسپرم دیگه نمی‌فرسته. تمام سرمایه‌اش رو می‌ذاره روی همون یه دونه