رد شدن به محتوای اصلی

پست‌ها

نمایش پست‌هایی با برچسب زاده اضطراب جهان

سوگیری زبان مادری

گاهی از بعضی از دوستان و افراد مجازی می‌شنوم که زبون ما خیلی زبون روشنی نیست. در حالی که مثلا فلان موضوع یا متن یا کتاب توی فلان زبون خیلی روشن و شیوا بیان شده. و اون نوشته تنها وقتی درست فهمیده می‌شه که توی همون زبون خونده بشه.  به نظر من شاید توی موارد خیلی استثنایی این حرف درست باشه، اون هم تنها وقتی که اون نوشته پر از کلمه‌بازی‌های مختص اون زبون باشه، اما در اغلب موارد مشکل از زبون ما نیست. راستش خود بنده هم یه زمانی همین‌طوری فکر می‌کردم و واقعا هم انگار همین‌طوری بود که وقتی متن انگلیسی رو می‌خوندم برام روشن‌تر و واضح‌تر بود تا ترجمه اون متن رو. اما بعد سال‌ها وقتی به این فرایند دقیق شدم دیدم دلیلش نه در خود زبونا بلکه در نوع مواجهه ما با اون زبوناست که وضوح و کدور اونا رو تعیین می‌کنه.  مثلا متوجه شدم وقتی من یه متن تخصصی انگلیسی می‌خونم، پیش‌فرضم اینه که معنای کلمات رو نمی‌دونم. پس وقتی با کلمه ناآشنایی مواجه می‌شم سریع به لغتنامه مراجعه می‌کنم. در عین حال این عدم تسلط بر زبون دوم باعث می‌شه ما وقت بیش‌تری صرف لاس‌زدن با متن کنیم و همین توجه بیشتر به متن، درک اون رو هم برای ما