رد شدن به محتوای اصلی

تجاوز: باورها و کلیشه‌ها (۱)

  دقیقه

«متجاوزان افرادی غریبه هستند.»

یکی از باورهای غالبِ ما اینه که خیال می‌کنیم تجاوز فقط توسط افراد هفت‌پشت غریبه و ناشناس صورت می‌گیره. تصوری که با کمی جست‌وجو و کنجکاوی خلاف‌ش به‌روشنی توی چشم‌مون می‌زنه. به عنوان مثال می‌شه به این دو نمودار نگاه کرد که توسط دو مرکز پژوهشی در آمریکا صورت گرفته و در اون توزیع متجاوزان رو بر اساس نسبت‌شون با قربانیان نشون می‌ده:

همین‌طور که می‌بینید درصد پایینی از تجاوزها توسط افراد غریبه صورت می‌گیره. در حالی که در بیش‌تر موارد متجاوز بغل گوش قربانی زندگی می‌کنه. این نکته‌ایه که غفلت ازش هزینه‌ها و آسیب‌های سنگینی رو برای فرزندان‌مون به جا می‌ذاره. چرا که خیال می‌کنیم دایی، عمو، پسرخاله، همسایه، دوست، معلم و... افراد امنی هستند و هیچ خطری از جانب اون‌ها متوجه فرزندمون نیست. و بیش‌تر توجه‌مون روی خطر افراد بیگانه است. در حالی که بالقوه‌ترین خطرات دقیقاً از طرف همون آشناهاست که فرزندان‌مون رو تهدید می‌کنند.


«فقط دختران جوان مورد تجاوز قرار می‌گیرند.»

این انگاره دو بخش داره. اول این‌که برای قربانیان محدودیت جنسیتی قائل می‌شند و دوم هم محدودیت سنی. برای صحت‌سنجی این انگاره فقط کافیه یه نگاهی به مصاحبه فرمانده ناجا در سال ۱۳۹۱ بیندازیم که گفته از بین ۹۰۰ پرونده ثبت‌شده تجاوز به عنف در سال ۱۳۹۰ حدود ٪۶۰ مربوط به پسربچه‌های زیر ۱۵ ساله. چیزی که دقیقاً نقطه مقابل تصورات عمومیه. اگه هنوز هم شکی در این مورد دارید به‌تر یه نگاهی هم به این نمودار توزیع سنی قربانیان تجاوز توی انگلیس (۲۰۱۷) بندازید تا متوجه ابعاد مسئله بشید:

توی این نمودار می‌تونیم ببینیم که قربانیان تجاوز از هر سن و جنسیتی می‌تونند باشند. اما مسئله مهم‌تری هم در این آمار وجود داره که خیلی باید به‌ش توجه بشه. این‌که پسران ۵ تا ۱۵ سال و دختران ۱۰ تا ۲۰ سال مستعدترین افراد برای متجاوزان هستند و حدود نیمی از کل موارد رو به خودشون اختصاص می‌دند. پس اگه فرزندان‌مون در این محدوده سنی هستند باید مراقبت خیلی خیلی بیش‌تری ازشون بکنیم. 


«متجاوز از شدت شهوتِ غیرقابل‌ کنترل دست به تجاوز می‌زند.»

چنین پنداری زادهٔ درک وارونه ما از فرایند تجاوزه. دخول و انزال کامل در متجاوزان غالباً در وضعیت ویژه‌ای از تجاوز رخ می‌ده. به عبارت دیگه تا زمانی که متجاوز اقدام به تجاوز نکنه و در موقعیت خاصی از تجاوز قرار نگیره، اصلاً تحریک نمی‌شه، چه برسه به این‌که این تحریک از کنترل خارج بشه. باز به زبون دیگه برای تحریک متجاوز باید همه موارد و آیین‌های شخصیِ مدنظرش فراهم باشه، وگرنه هیچ انگیزش جنسی درش رخ نمی‌ده. همه این مقدمات و موارد هم با اختیار شخص متجاوز و با قصد قبلی زمینه‌چینی و فراهم می‌شه. بنابراین یه حمله آنی و غیرقابل کنترل نیست. گاهی حتی ماه‌ها به‌ش فکر شده. در نتیجه این‌که بگیم متجاوز از شدت تحریک جنسی نتونسته جلو خودش رو بگیره از اساس حرف پوچیه. این خودِ عمل تجاوزه که باعث تحریک جنسی متجاوز می‌شه، نه برعکس: این‌که تحریک جنسی باعث تجاوز شده باشه. 

تازه در کنار این مسئله تحقیقاتی هستند که نشون می‌دند برخی متجاوزین از درجه‌ای از ناتوانی جنسی رنج می‌برند و حتی قادر به نعوظ یا انزال هم نیستند، چه برسه به این‌که میل جنسی‌شون از کنترل خارج بشه.


«هدف تجاوز ارضای میل جنسی است.»

فارغ از تحلیل بالا، کلی راه دیگه برای ارضای امیال جنسی وجود داره؛ پس چرا متجاوز چنین راهی رو برای ارضا انتخاب می‌کنه؟ آیا این امر به‌مون ثابت نمی‌کنه که مسئله دیگه‌ای غیر از جنسیت هم این وسط داره نقش بازی می‌کنه؟ مسئله‌ای تحت عنوان «قدرت». نیکولاس گراث توی کتاب «مردانی که تجاوز می‌کنند» می‌گه تعرض جنسی در بیش از ٪۹۵ موارد برای تحقق بخشیدن به نیازِ قدرت و ابراز عصبانیته، نه ارضای میل جنسی. به همین خاطر بود که توی یادداشت قبلی پیشنهاد شد تجاوز رو یه رفتار شبه‌جنسی بدونیم که می‌تونه شامل انگیزش جنسی، دخول جنسی و ارتباط جنسی هم باشه، اما همه این‌ها فقط مسیری برای رسیدن به هدف اصلی متجاوزــ‌اند؛ یعنی دست‌یابی به قدرت و چشیدن طعم اون. اما این‌که این‌جا منظورمون از قدرت چیه و چطوری این قدرت کسب می‌شه و رابطه بین جنسیت و قدرت به چه صورتیه، سوالاتی هستند که در نوشته دیگه‌ای به‌ش می‌پردازیم. فعلاً تا همین‌جا کافیه که بدونیم هدف تعرض جنسی کسب قدرته نه شهوت.


«تقصیر قربانی است که متجاوز را تحریک کرده است.»

دو انگارهٔ غلطِ پیشین در ادامه به برداشتِ غلطِ سومی هم منتهی می‌شه از این قرار که تقصیر قربانیه که با رفتار خودش یا نوع لباس‌ش (تنگی، کوتاهی، نازکی، روشنی) متجاوز رو تحریک و وسوسه کرده و در نهایت اون رو مجبور به ارتکاب چنین کاری کرده. برای رد این ادعا می‌شه به همون استدلال‌های دو قسمت قبلی اشاره کرد. اما علاوه بر اون‌ها می‌شه گفت ساده‌ترین راه برای متجاوز اینه که اگه از دیدن چیزی تحریک می‌شه به‌ش نگاه نکنه و موقعیت‌ش رو تغییر بده. دیگه ماجرای یوسف و زلیخا نیست که طرف رو پشت هفت درِ بسته زندانی و اغوا کرده باشند. 

چنین پیش‌فرض‌هایی هم از بار خطای متجاوز کم می‌کنه و هم همدردی و همراهی دیگران با قربانی رو کم‌رنگ می‌کنه. تازه اگه دیگران اون‌قدر بی‌شعور نباشند که بگند «حق‌ش بوده» یا «با این‌جور زنا باید همین‌طوری رفتار کرد» یا «این خودش هم می‌خاریده» یا «کرم از خود درخته» و کلی یاوه‌سرایی دیگه.


[+] برای مطالعه سایر یادداشت‌ها درباره تجاوز می‌تونید به این برچسب مراجعه کنید.

[+] متاسفانه اطلاعات شفافی درباره تجاوز در ایران وجود نداره. برای همین یه پرسش‌نامه مجازی ایجاد کردم. اما این پرسش‌نامه بدون همکاری شما به جایی نمی‌رسه. پس یه لطفی کنید هم خودتون به این پرسش‌نامه پاسخ بدید و هم اگه ممکنه پیوندش رو در شبکه‌های اجتماعی دیگه‌ای که حضور دارید، با بقیه به اشتراک بذارید و اون‌ها رو تشویق به شرکت کنید. هرچقدر تعداد پاسخ‌دهندگان و تنوع سنی و جنسیتی اون‌ها بیش‌تر باشه، نتیجه حاصل دقیق‌تر و گویاتره. پیشاپیش ممنون از همکاری‌تون.

نظرات