۱. ما برای اشاره به هر ایدهای نامی برای آن برمیگزینیم. حال این نام میتواند با صفتها و نامهای دیگر ترکیب شود و آن ایدهها را گسترش دهد. اما موضوع بر سر ارتباط این نام با آن ایدهی ذهنی است و آنچه که قصد داریم به وسیلهی زبان و این واژهها به دیگری منتقل کنیم و آنچه که دیگری از آن نام دریافت و برداشت میکند. ۲. ایدهها میتوانند ساده باشند. ایدههای ساده ایدههایی هستند که به ایدههای کوچکتر بخشپذیر نیستند. همهی ایدههای ساده از یکی از حسهای پنجگانهی ما دریافت میشوند. ایدههایی مانند قرمز، شور، زبر، بوی گلاب، صدای کلاغ و... این ایدهها تعریفپذیر نیستند و هر تلاشی برای تعریف کردن آنان به بنبست میرسد. تنها راه درک آنها این است که دستکم یک بار آنها را از طریق حسگر مناسبش «تجربه» کرده باشیم. آنگاه میتوان از این ایدههای تجربهشده برای تعریف سایر ایدههای ناساده استفاده کرد. ۳. ایدهها میتوانند مرکب باشند. یعنی ترکیبی از چند ایدهی ساده باشند. اما باید در نظر داشته باشیم که این ایدههای مرکب میتوانند به دو صورت باشند: ایدههای مرکبی که نمود بیرونی دارند (ایدههای دریا...