سرآغاز
تا به اینجای کار تقریباً نصف راه رو اومدیم. از تعاریف و کلیشهها شروع کردیم و انگیزهها و محرکهای متجاوز رو برشمردیم. به لحظه تجاوز رسیدیم و فرایندهای ذهنی قربانی و اثرات مصرف داروهای تسهیلگر رو مورد بررسی قرار دادیم. حالا میخوایم ببینیم بعد از تجاوز چه بلایی سر قربانی میآد؟ آیا همه چیز در همون لحظه به اتمام میرسه و قربانی میتونه به زندگی عادیش برگرده؟ مطمئناً خیر. پس از تجاوز، قربانی ممکنه مدام به لحظه تجاوز فکر کنه و اون رو یادآوری کنه؛ جوری که انگار همون لحظه رو دوباره داره تجربه میکنه. این تجربه ممکنه از خوابهای قربانی سر دربیاره و اون رو دچار کابوسهای شبانه کنه. حس و حال زندگی رو ازش بگیره و انگیزهای برای انجام کارها یا اشتیاقی برای ایجاد ارتباط براش نذاره. یا از همجنسان متجاوز دوری کنه یا دچار یه نوع خشم درونی و ناخودآگاهانه نسبت به اونها بشه. همه این موارد از پیامدهای شایع تجاوزات جنسیه. پس قربانی نباید خیال کنه این مشکل فقط مختص به خودشه و هیچکس درکش نمیکنه. اگه یه قربانی چنین نشونههایی رو بروز میده احتمال زیادی وجود داره که دچار اختلال پریشانی پساضایعه (PTSD) شده باشه.
اختلال پریشانی پساضایعه (PTSD)
اختلال پریشانی پساضایعه که قبلاً اسمای دیگهای داشت مثل شوک عایقی یا کوفتگی مبارزه یا پریشانی فاجعهبار؛ بیشتر درباره سربازان برگشته از جنگ مطرح میشد. اما بعدها به هر عامل و ضایعه دشواری که تهدیدکننده جون یا امنیت افراد باشه هم بسط پیدا کرد. این اختلال اساساً یه مفهوم فرضی هست که شامل دستهای از علائم میشه که در نتیجه یه ضایعه یا سانحه به وجود اومده. این علائم وقتی بروز میکنند که فرد در شرایطی قرار بگیره که از جهاتی شبیه به وضعیت وقوع ضایعه باشه.
بر اساس نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) اختلال پریشانی پساضایعه شامل موارد زیره (این علائم فقط مربوط به افراد بالای شیش ساله):
۱. عامل ضایعه (لااقل یکی از موارد)
فرد در معرض چنین ضایعههایی باشه: مرگ یا تهدید بهش، جراحت جدی یا تهدید بهش، خشونت جنسی واقعی یا تهدید بهش. این مواجهه ممکنه به شکلهای زیر اتفاق بیفته:
- مواجهه مستقیم
- شاهد عینی ضایعه
- شنیدن از دوستان نزدیکی که در معرض ضایعه بودند.
- مواجهه غیرمستقیم با جزئیات آزاردهنده ضایعه. معمولاً در حین انجام وظایف حرفهای (از جمله اولین پاسخگویان و پزشکان).
۲. تأثیر (لااقل یکی از موارد)
وقایع مربوط به ضایعه به صورتهای زیر مدام در حال بازتجربه شدن باشه:
- خاطرات ناخواستهٔ ناراحتکننده
- کابوس
- گذشتهنمایی (flashback) یا یادآوری ضایعه به صورت زنده با همه محرکهایی مثل صداها، تصاویر، بوها و لمسها. در این مورد فرد فقط به صورت یه خاطره تصویری وقایع رو به یاد نمیآره، بلکه انگار داره عین اون اتفاقات رو دوباره به صورت زنده تجربه میکنه.
- ناراحتی احساسی پس از قرار گرفتن در معرض یادآورهای ضایعه
- واکنش فیزیکی پس از قرار گرفتن در معرض یادآورهای ضایعه
۳. اجتناب (لااقل یکی از موارد)
اجتناب و طفره رفتن از محرکهای مربوط به ضایعه که میتونه شامل موارد زیر باشه:
- افکار و احساسات مربوط به ضایعه. مثلاً فرد از به یاد آوری اتفاقات فرار میکنه و هر بار که بحثی درباره مسئله پیش میآمد، موضوع رو عوض میکنه یا به حواشی میپردازه و از اصل واقعیت فراریه.
- یادآورهای بیرونی مربوط به ضایعه. مواردی شامل محل وقوع مثل یه خیابون خاص یا یه کافه یا مغازه، زمان وقوع مثل یه ساعت مشخصی از روز، یه بوی خاص مثل بوی عرق یا بوی کرم اصلاح یا بوی عود یا یه عطر مشخص، یه شی خاص مثل یه آباژور یا یه چسب یا یه ملافه خاص، یه صدای خاص مثل یه قطعه آهنگ یا صدای سوت کتری یا صدای قهوه جوش یا صدای درآوردن قرص یا صدای هورت کشیدن ظرف خالی آبمیوه، لمس شدن جای خاصی از بدن و... دوری کردن و انزجار فرد از هر کدوم از این موارد میتونه نشونه اجتناب از محرکها باشه.
۴. تغییر منفی در وضعیت روانی و شناختی (لااقل دوتا از موارد)
افکار و احساسات منفیای که پس از ضایعه ظاهر میشند. یا اگه فرد پیش از ضایعه این ناراحتیها رو داشته، وقوع ضایعه باعث بدتر شدن این ناراحتیها میشه.
- ناتوانی در به یاد آوردن مشخصات اصلی و کلیدی ضایعه
- افکار و پندارهای بیشازحد منفی درباره خود یا جهان
- سرزنش مبالغهآمیز خود یا دیگران، بهعنوان باعث و بانی ضایعه
- احساس انزوا و گوشهگیری
- مشکل در درک جنبههای مثبت زندگی
۵. تغییر در تحریکپذیری و واکنش
تغییر در واکنشها و میزان تحریکپذیری فرد که بعد از وقوع ضایعه ظاهر و تشدید میشه. مواردی مثل:
- تحریکپذیری و پرخاشگری
- افزایش وحشتزدگی و از جا پریدن. هول کردن و ترسهای ناگهانی بیدلیل.
- رفتارهای خطرناک و آسیبزا
- مشکل در تمرکز
- گوشبهزنگی افراطی. مثل جا خوردن از صدای زنگ درب یا تلفن.
- مشکل در خواب. مثل بیخوابی یا بیداریهای مکرر و از خواب پریدن.
۶. دیرند (الزامی)
نشونهها برای بیش از یه ماه پابرجا باشند. اگه این نشونهها فقط به ۳روز تا یه ماه اول بعد از ضایعه محدود بشه دیگه جزو این اختلال نیست. بهش میگند اختلال پریشانی حاد.
۷. وجه عملکردی (الزامی)
نشونهها باعث ایجاد ناراحتی و اختلال در عملکرد معمول فرد بشند؛ از جمله در زمینههای اجتماعی و شغلی.
۸. دلایل دیگر (الزامی)
نشونهها ناشی از دارو یا مصرف مواد یا الکل یا سایر بیماریها نباشه.
۹. خصوصیات مضاعف
فرد در واکنش به محرکهای مرتبط با ضایعه ممکنه یکی از موارد زیر رو تجربه کنه:
- خوددگربینی: فرد خودش رو به عنوان یه ناظر بیرونی میبینه یا احساس میکنه از خودش جداافتاده. مثلاً ممکنه بگه «این اتفاق برای من نیفتاده» یا «اینا رو انگار توی خواب دیدم».
- واقعیتزدایی: احساس تجربه غیرواقعی، با فاصله و تحریف شده از واقعیت. مثلاً ممکنه فرد بگه «چیزا واقعی نیست».
۱۰. مشخصات تأخیری
علائم معمولاً در سه ماه ابتدایی پس از وقوع ضایعه ظاهر میشند. اما در بعضی از موارد ممکنه بین چند ماه تا حتا چند سال به تأخیر بیفته که بهش میگند «بروز تأخیری». اما باید به خاطر داشته باشیم که معیارهای تشخیصی کامل حداقل تا ۶ ماه بعد از ضایعه قطعی نیستند. حتا اگه بلافاصله نشونهها ظاهر بشند.
[+] روشهای درمان پریشانی پساضایعه.
[+] سایر یادداشتها درباره تجاوز.
[+] پرسشنامه خشونت جنسی.
نظرات
ارسال یک نظر