رفتار درمانی
در قسمت قبل گفتیم قربانیانی که دچار اختلال پریشانی پساضایعه (PTSD) هستند در شرایط و موقعیتهایی که اونها رو به یاد ضایعه میاندازه دچار مشکل و تنش میشند. برای همین از اون موقعیتها طفره میرند و باهاشون روبهرو نمیشند. توی این روش درمانی قربانی رو در موقعیت و شرایط کنترلشدهای قرار میدند که باعث ایجاد اضطراب یا ناراحتی یا برآشفتگیش میشه. مثلاً اگه یه اتاق با نور آبی فرد رو به یاد تجربه تلخش میاندازه و دچار تنش و اضطراب و هراس و گذشتهنمایی میشه؛ اون فرد رو بهتدریج و به صورت مرحله به مرحله در شرایط تقریباً مشابه قرار میدند و تشویقش میکنند که موقعیت خودش رو در اون شرایط با جزئیات توصیف کنه و درباره احساساتش و شرایط محیطی صحبت کنه. این مواجهههای تدریجی و پرتکرار باعث میشه بیمار کمکم با اون موقعیتها کنار بیاد و متوجه بیخطر بودن اون شرایط بشه و از اون احساس ترس و هراسش کاسته بشه تا بتونه به صورت عادی با اون موقعیت برخورد کنه. این قرار دادن قربانی در موقعیت تنشزا به صورت مستقیمه.
این مواجهه با موقعیت ممکنه به روشهای دیگهای هم صورت بگیره؛ از جمله روش تصویرسازی ذهنی. در این روش درمانگر قربانی رو راهنمایی میکنه تا تصور کنه در موقعیت ضایعه قرار داره و تشویقش میکنه که تا جای ممکن همه جزئیات اون لحظات رو براش شرح بده و توی تصوراتش توجه بیشتری به مختصات محیطی داشته باشه. تکرار این تصور کمکم فرد رو نسبت به اون شرایط هشیار میکنه و ترسهاش رو از موقعیتهای مشابه از بین میبره.
روش دیگه مواجهه با موقعیت تنشزا نقشآفرینی هستش. در این روش به قربانی پیشنهاد میشه که در نقش کسی بازی کنه که در موقعیت مشابه ضایعه قرار میگیره و باید به صورت بداهه نقشش رو پیش ببره. اینطوری فرد یاد میگیره از بیرون و به عنوان ناظر به موقعیت خودش نگاه کنه. این مواجهه بخشی از اون اضطرابهای مربوط به ضایعه رو از بین میبره.
روش دیگه تشویق قربانی برای نقاشی کردن وقایع و اتفاقات پیشاومده با بیشترین جزئیات ممکنه. در این روش هم بیمار یاد میگیره نگاه نظارهگری به شرایط خودش داشته باشه و با ترسهاش کنار بیاد. نمونه این نقاشیها رو در اینجا میتونید مشاهده کنید. در این مورد خاص قربانی توسط سه مرد مورد تجاوز قرار گرفته و یکی از اون متجاوزین میله خودکاری رو برای تحقیر قربانی به مقعدش فرو کرده:
شناخت درمانی
از اونجایی که احساساتِ ناراحتکنندهٔ اشخاص زادهٔ نوعِ تفسیر اونها از موقعیتها و رخدادهای پیشاومده است، در این روش درمانگر سعی میکنه با کمک و راهنمایی خودش فرد رو نسبت به تفسیرها و برداشتهای ناراحتکننده و دور از واقعیتش آگاه کنه و برای بازسازی اونها همراهیش کنه و اونها رو از حق و حقوق فردیشون باخبر کنه. مثلاً این باور که «اگه من باهاش لاس نمیزدم، این اتفاق برام نمیافتاد؛ پس تقصیر خودمه.» بار سنگینی از احساس گناه و نفرت از خود رو روی دوش قربانی میذاره و او رو تشویق به مجازات خودش و عدم گزارش و پیگیری خشونت رخ داده، میکنه. در حالی که با واسازی این باور آزاردهنده و بازسازی تفسیر درستی از اتفاق میشه بخش بزرگی از این بار سنگین رو از روی دوش قربانی برداشت. به عنوان مثال با تفسیری شبیه به این که «هیچ کس حق نداره فقط به واسه کمی معاشرت این اجازه رو به خودش بده که علارغم خواست دیگری بهش دستدرازی کنه».
این آگاهیبخشی و ارائه تفسیرهای درست کاریه که تقریباً ما هم تا اینجا سعی کردیم انجامش بدیم؛ اینکه افراد رو نسبت به فرایندهای ناخودآگاهانه و باورهای غلط و واکنشهای محتمل و شایع و حقوق طبیعیشون هشیار کنیم.
درمان شناختیـــرفتاری
یکی از بهترین و رایجترین شیوههای درمان این روش ترکیبی هست که هم روی باورها و تفسیرهای فرد کار میکنند و هم او رو در موقعیت ضایعه قرار میدند تا بتونه بر احساسات منفی ناشی از اونها غلبه کنه و درنهایت قادر باشه زندگی روزمره خودش رو با کمترین مشکل پیش ببره. در واقع یه رابطه مثلثی بین تفکر و احساس و رفتار وجود داره. اینکه نوع تفکر ما روی نوعی احساسات ما تأثیر میذاره و نوع احساسات ما هم روی تفکراتمون اثر میذاره. هر دوی اینها با هم رو رفتار ما مؤثره. از طرف دیگه پاسخی که ما در نتیجه رفتارمون از محیط میگیریم باز روی احساساتمون و تفکراتمون تاثیر میذاره.
در این روش درمانی هم سعی بر اینه که روی هر سه ضلع این مثلث به صورت همزمان کار بشه تا احتمال بهبودی به بیشترین میزان ممکن برسه. در شیوه شناختیــرفتاری علاوه بر روشهای فوق دو برنامه درمانی دیگه هم وجود داره:
پرسشهای سوکراتی: اگه آثاری از پلاتون خونده باشید دیدید که در اونها سوکراتیس (سقراط) به عنوان شخصیت اصلی ماجرا یه کسی رو پیدا میکنه و شروع میکنه به سوال کردن از اون فرد. سوالات از جزئیترین حالت ممکن شروع میشه و بهتدریج به موضوعات خیلی کلی و اساسی میرسه. مهمترین نکته در این گفتوگوها اینه که خود سوکراتیس هرگز هیچ پاسخی به طرف مقابل نمیده؛ تنها نقش سوکراتیس در مباحث، طرح کردن سوالات دقیقتر و مناسبتره. در نهایت این خود فرده که باید به پاسخی برسه. نقش درمانگر هم دقیقاً شبیه نقش سوکراتیسه؛ یعنی درمانگر هم هرگز قرار نیست یه پاسخ مشخص به قربانی بده و چیزی رو بهش بقبولونه. بلکه فقط با طرح سوالات دقیقتر باید فرد رو به نگاه دقیقتر به خودش و مشکلش دعوت کنه تا در نهایت خود مراجعهکننده به یه پاسخ روشن برسه و از خطاهای تفسیریش باخبر بشه.ثبت روزانه وقایع: اینکه بیمار افکار و احوال روزانهش رو ثبت کنه کمک زیادی میکنه به اینکه فرد بتونه یه نگاه انتقادی به خودش و برداشتهاش داشته باشه. چون در این صورت بعدها با بازنگری یادداشتهاش میتونه از بیرون نگاهی منتقدانه به خودش و تفسیرهاش داشته باشه. در ضمن این طوری میتونه ببینه که چه تفکراتی پرتکرارتر هستند و درنتیجه تاثیر بیشتری روی وضعیت روحی روزانهش دارند. همین فرایند خودش باعث اصلاح خطاهای تفسیری فرد میشه.
دارو درمانی
یکی از هورمونهای مؤثر در پریشانی پساضایعه هورمون اپینفرین هستش که با درمان دارویی میشه مقدار ترشحش رو در بدن کاهش داد. از جمله با داروی پروپرانولول.
در کنار این دارو برای کاهش افسردگی و اضطراب و هراس در این قربانیان معمولاً پیشنهاد میشه از داروی سرترالین استفاده بشه.
آرمیدگی جِیکوبسن
در کنار درمانهای حرفهای و موثر بالا یه سری درمانهای موقتی و شبهمسکن هم هست که میتونه فشارها و تنشهای لحظهای رو در قربانی از بین ببره. یکی از این روشها آرمیدگی (relaxation) جیکوبسن هست که به آرمیدگی پیشرونده عضلات معروفه و اساسش روی منقبض و منبسط کردن بخشهای مختلف بدن و از بین بردن تنش و ایجاد آرامش در فرده. در ضمن این تمرکز روی بخشهای مختلف بدن باعث میشه قربانیانی که به واسطه تجاوز از بدن خودشون متنفر شدند، بهتدریج این تنفر رو کنار بذارند و با بدنشون آشتی کنند. این روش آرمیدگی معمولاً به صورت نشسته روی صندلی صورت میگیره و به شرح زیره. پیشنهاد شده این کار دو بار در روز، صبح و بعدازظهر، انجام بشه. اگه انجام حرکات بر اساس زمانبندی گفتهشده برای فرد وقتگیره و فرصتش رو نداره میتونه زمان تنش و آرامش رو به ترتیب به ۵ و ۱۰ ثانیه کاهش بده.
گروه عضلات | ناحیه | تنش (۱۰ثانیه) | آرامش (۳۰ثانیه) |
---|---|---|---|
سر و گردن | فک | فشردن آروارهها به هم | رها کردن آرواره |
بازکردن دهان | بستن دهان | ||
صورت | بستن محکم چشمها | رها کردن چشمها | |
چین انداختن پیشانی | رها کردن پیشانی | ||
گردن | خم کردن سر به سمت شانه چپ/راست | بالا آوردن سر | |
خم کردن سر به پایین | بالا آوردن سر | ||
دست | شانه | بالا آوردن شانهها به سمت گوشها | رها کردن شانهها |
هل دادن شانهها به سمت عقب | رها کردن شانهها | ||
بازو | بالا آوردن دستها از آرنج | رها کردن دستها | |
مچ | خم کردن مچها به سمت عقب | رها کردن مچها | |
کف | مشت کردن دستها | رها کردن دستها | |
میان تنه | شکم | منقبض کردن شکم | رها کردن شکم |
کمر | قوس دادن کمر با جلو آوردن شکم | راست کردن کمر | |
پایین تنه | باسن | منقبض کردن باسن | رها کردن باسن |
پا | بالا آوردن پاها از زانو و پنجهها به سمت جلو | رها کردن پاها | |
بالا آوردن پاها از زانو و پنجهها به سمت عقب | رها کردن پاها |
کنترل تنفس
روش درمان موقتی دیگه کنترل تنفسه. این شیوه بیشتر به درد افرادی میخوره که دچار هول کردن و حمله هراسی (panic) میشند و در نتیجه اون، تعداد تنفسشون بالا میره. این افراد با تسلط بر ضربآهنگ دم و بازدم و کاهش سرعتش و انجام تنفس عمیق و آهسته میتونند بخشی از اون هول و هراس رو کاهش بدند. در ضمن خود همین تمرکز روی ضربآهنگ تنفس ذهن فرد رو از وضعیت هول و هراس منحرف میکنه و همین مجدداً باعث کاهش هول و هراس در قربانی میشه.
سرانجام
تووی تحقیقی که باربارا راثبام و همکارانش (۱۹۹۲) روی تعدادی از قربانیان تجاوز انجام دادند، یه هفته بعد از تجاوز تووی حدود ۹۴٪ قربانیان علائم پریشانی پساضایعه مشاهده شد. این میزان بعد از یه ماه به ۶۵٪ رسید و پس از سه ماه تا ۴۷٪ کاهش پیدا کرد. به عبارت دیگه این پژوهش نشون میده که با گذر زمان بهتدریج نشونههای این اختلال در خیلی از قربانیان برطرف میشه. اما در بعضی از اونها تا آخر عمر حضور داره. به عنوان مثال دین کیلپاتریک و همکارانش (۱۹۹۳) طی یه تحقیق بیان کردند که میزان شیوع مادامالعمر پریشانی پساضایعه در قربانیان تجاوز حدود ۳۵٪ هست. البته این نسبت برای قربانیان تجاوزهای خشونتبار به حدود ۳۹٪ میرسه. به زبون دیگه تقریباً یکسوم قربانیان تجاوز هرگز از این اختلال به طور کامل رها نمیشند. تازه باید این نکته رو هم در نظر گرفت که این پژوهشها معمولاً روی قربانیانی صورت میگیره که تجاوزشون رو گزارش دادند. احتمالاً این اعداد درباره قربانیانی که سکوت اختیار کردند و تجربهشون رو جایی بروز ندادند، مقادیر خیلی متفاوتی رو نشون بده. پس بهتره هرچه سریعتر برای درمان اقدام بشه و فرایند درمان هم جدی گرفته بشه تا میزان صدمات و عوارض به حداقل ممکن برسه.
[+] سایر یادداشتها درباره تجاوز.
[+] پرسشنامه خشونت جنسی.
[+] خلاصه نتایج پرسشنامه.
نظرات
ارسال یک نظر