تجاوز خاکستری یعنی رابطه جنسیای که در اون رضایت طرف مقابل در پردهای از ابهام قرار داره. این اصطلاح با مقاله لائورا استپ تحت عنوان «نوع جدیدی از تجاوز قراری» (۲۰۰۷) بر سر زبونها افتاد. در این مقاله گفته میشه که تجاوز خاکستری در جایی بین پذیرفتن و رد کردنِ رابطهٔ جنسی قرار میگیره و از تجاوز معمول کمی پیچیدهتره، چراکه هر دو طرف ماجرا دقیقاً نمیدونند طرف مقابلشون چه خواسته و تمایلی داره.
این اظهارات مورد انتقادات جدی قرار گرفت. منتقدین بر این باور بودند که چنین طبقهبندیای باعث کمرنگتر شدنِ وخامتِ موضوعِ تجاوز میشه و اینطور القا میکنه که تجاوز خاکستری یه تجاوز واقعی نیست، بلکه یه مسئله بینابینی و غیرجدیه. از طرف دیگه اونها معتقد بودند که با چنین تعریفی اکثر موقعیتهای تجاوز رو میشه زیرمجموعه چنین محدودهای قرار داد و از بار حقوقی و مسئولیت فردی متجاوز کم کرد. همین هم تبدیل میشه به یه بهونه دمدستی برای متجاوزین، تا هر جایی که مورد اتهام قرار میگیرند ادعا کنند که نمیدونستند قربانی راضی هست یا نه.
به خاطر همین انتقادات، بعد از حدود یه دهه، تعریف دیگهای از تجاوز خاکستری ارائه شد که اون رو محدود به شرایطی میکرد که درش یکی از طرفین رابطه تمایلی برای انجام کامش نداره و لذتی هم ازش نمیبره، اما «نه» هم نمیگه. این اجتناب از «نه» گفتن میتونه دلایل مختلفی داشته باشه مثل اینکه نخواد توی ذوق طرف بخوره، یا نخواد نمکنشناس پنداشته بشه، یا نخواد یه آدم سرد مزاج شناخته بشه، یا نخواد رابطهش رو وارد چالش کنه. از جمله کسانی که درباره این تعریف جدید صحبت کرده کاترینا مارگولسه که توی یادداشتی (۲۰۱۵) میگه وقتی شما با کسی مشروب میخورید و ساعت هم از ۲ نصفشب گذشته و شما باهاش توی یه رختخواب قرار میگیرید، انتظارِ داشتنِ رابطه جنسی یه احتمال نزدیک به یقینه. اما گاهی اوقات ممکنه بعد از لاس زدن با یکی و دعوتش به خونه، واقعاً نخواید باهاش کامش داشته باشید. ولی گاهی پذیرفتن کامش آسونتر از «نه» گفتنه یا آسونتر از بحثهای اعصاب خردکنه. برای همین اجازه میدید اون کامش، بیدردسر، اتفاق بیفته. اینجا همون جایی هستش که از نظر ایشون در محدوده خاکستری قرار میگیره.
موضوع دیگه مسئله عشوه و نازه. چیزی که توی اکثر فرهنگها وجود داره، اما توی ادبیات عاشقانه ما خیلی غلیظتر و پر و پیمونتره. در این آثار تاکید زیادی روی نازکردن معشوق و نازکشیدن عاشق وجود داره و هر رفتار انکاری یا رد کردن عاشق از طرف معشوق، نوعی عشوه و ناز شناخته میشه. نمونه بارزش توی داستانزدِ «با دست پس زدن، با پا پیش کشیدن» وجود داره یا توی ماجرای «اگر با من نبودش هیچ میلی...». چنین کهن الگویی باعث میشه هیچ «نه»ای یه «نه»ی واقعی قلمداد نشه. به قول جسیکا بِنِت (۲۰۱۷) «نه» برای این مردان یعنی «نیازمند تلاش بیشتر». همین کهن الگوئه که باعث میشه یه متجاوز به راحتی به خودش اجازه بده در مقابل چشم میلیونها مخاطبش بایسته و اعلام کنه «کی گفته 'نه' یعنی 'نه'؟! یکی از زیباییهای ادبیات فارسی اینه که درش 'نه' یعنی هزارتا چیز!»
متاسفانه این کهنالگو فقط مختص به مردان نیست. حتی زنان هم برای چنین فرهنگی ارزش و احترام قائل هستند. مدتها پیش یادمه توی همین بلاگستان خانمی بود که از شکست عشقیش شکایت میکرد و میگفت «چرا وقتی بهش گفتم نه، نایستاد و اسرار نکرد؟ راهش رو کشید و رفت.» پر و بال دادن به این نوع نگرشها راه رو برای تجاوزهای بیشتر باز میکنه.
ما هر چقدر این افسانهها و انگارهها و کلیشههایی که پیشتر دربارهشون صحبت کردیم (۱و۲) رو گسترش بدیم و تکرار کنیم، به بزرگتر شدن «محدوده خاکستری» برای تجاوز کمک کردیم. و این محدوده خاکستری موقعیتیه که در اون همه چیز در ابهام و شکه. اینکه این نوع تجاوز جرم هست یا نه؟ اینکه بزهدیده واقعاً قربانی هست یا نه؟ اینکه بزهکار مسئول شناخته بشه یا نه؟ محدودهٔ خاکستریِ بزرگتر یعنی شنیدنِ بیشترِ جملههایی مثل این: «اونقدرا هم بدش نمیاومد.» یا «گفت نه ولی منظورش آره بود.» یا «فقط داشت عشوه شتری میاومد.» یا «حتماً خودش هم یه کرمی ریخته.» یا «تا خود زن نخواد هیچ مردی نمیتونه بهش دست بزنه.» و... محدودهٔ خاکستریِ بزرگتر یعنی تعداد بیشتری از متجاوزین که مسئولیت عملشون به گردن شرایط یا خود قربانی انداخته میشه. به قول آلیس واکس:
تعرضات جنسی در اقلیم مناطق خاکستری رشد میکنند. پس تا زمانی که انگاره «تجاوز واقعی» به حیات خود ادامه بدهد، متجاوزان هم پر و بال [بیشتری] میگیرند. و [درنهایت] این ما هستیم که باید تاوان سرگرمیِ شوم آنها را بپردازیم.
آلیس واکس | همه تجاوزها، تجاوز واقعی است | ۱۹۹۳
حالا بعد از همه این حرفها بهتر میتونیم به اهمیت و راهگشا بودن اون جمله توی قوانین انگلیس پی ببریم: «شخص در هر مرحله [از فعالیت جنسی] باید از رضایت طرف مقابل اطمینان حاصل کند». به عبارت دیگه در یه رابطه، پاسخِ پیشفرضِ طرفِ مقابل همیشه باید «نه» قلمداد بشه، مگر اینکه بهروشنی بگه «آره» یا مستقیماً رضایتش رو ابراز کنه. باز به زبون دیگه هر کسی باید خودش رو مسئول کسب رضایتِ طرف مقابل بدونه نه اینکه طرف مقابل رو مسئول بدونه که اگه راضی نیست خودش مخالفتش رو بیان کنه. شاید بشه کل این نوشته رو توی یه جمله خلاصه کرد: «پاسخ همهٔ درخواستهای جنسی منفیه، مگر اینکه خلافش ثابت بشه.»
[+] برای مطالعه سایر یادداشتها درباره تجاوز میتونید به این برچسب مراجعه کنید.
[+] لطفاً به این پرسشنامه هم پاسخ بدید.
[+] خلاصه نتایج پرسشنامه تا به این جای کار رو هم میتونید در این صفحه مشاهده کنید.
نظرات
ارسال یک نظر