رد شدن به محتوای اصلی

پست‌ها

تجاوز: داروهای تسهیل‌گر (۲)

کتامین در سال ۱۹۶۲ پارک دِیویس در جست‌وجوی پیدا کردن جایگزینی برای داروی بی‌هوشی فِن‌سیکلیدین (PCP) بود که به خاطر عوارضی مثل توهمات شنیداری، آشفتگی، گیجی و عدم تعادل کنار گذاشته شده بود. درنهایت این تلاش منجر به ساخت هیدروکلرید کتامین شد که در سال ۱۹۶۵ با اسم تجاری کتالار به بازار عرضه شد. البته مدتی بعد حالت مایع این ماده هم با اسم کتاسِت به بازار اومد. اگرچه که خود همین کتامین هم بعدها عوارضی مثل توهمات دیداری و هذیون رو از خودش نشون داد. اسم خیابونی این ماده در آمریکا «ویتامین کا»، «خانم کا»، «کای ویژه» و «گودال کا» هست‌ش. خیلی‌ها در ابتدا برای ایجاد تجربه‌های فراطبیعی و فراآگاهی ازش استفاده می‌کردند. این ماده در حالتِ مایع، بی‌رنگ و شفافه و به راحتی می‌تونه به نوشیدنی قربانی اضافه بشه، بدون این‌که متوجه‌ش بشه. حالت جامد و پودری این ماده، هم می‌تونه به سیگار اضافه و کشیده بشه و هم از طریق بینی استعمال بشه. این دارو معمولاً بعد از ۱-۳ ساعت اثر می‌کنه و علائم اولیه مصرف‌ش شامل: سرخوشی جزئی، سوزن سوزن شدن بدن و افزایش ضربان قلبه. این نشونه‌ها به‌تدریج تبدیل به سبکی سر، گیجی و حالت تهو

تجاوز: داروهای تسهیل‌گر (۱)

مقدمه در فرسته قبلی واکنش‌های قربانیان به تجاوز رو در وضعیت عادی و هشیار بررسی کردیم و دیدیم که قربانیان علاوه بر انجماد و بی‌حرکتی، ممکنه یکی از پاسخ‌های جنگ یا گریز رو انتخاب کنند. از طرف دیگه در اون شرایط معمولاً قربانیان تصویری کلی از وقایع و اتفاقات رو به خاطر می‌سپرند و می‌دونند که برخلاف خواسته خودشون مجبور به ایجاد رابطه جنسی شدند. متجاوزین برای مقابله با این شرایط گاهی به سراغ یه سری داروها می‌رند که هم باعث کاهش مقاومت قربانیان می‌شه و توان مخالفت و جنگ و گریز رو ازشون می‌گیره و هم عملکرد حافظه قربانیان رو دچار اختلال می‌کنه تا چیزی از وقایع در خاطرش باقی نَمونه. به این نوع داروها می‌گند تسهیل‌گر تجاوز یا داروی تجاوز قراری (دارویی که توی قرارهای آشنایی استفاده می‌شه). این‌جا می‌خوایم با چندتا از پرکاربردهاش آشنا بشیم.  اتانول اتانول، یا همون الکل معروف، رایج‌ترین ماده برای تسهیل فرایند تجاوزه. به طوری که پژوهش محمود الصُحلی (۱۹۹۹) روی نمونه ادرار قربانیان تجاوز در آمریکا نشون می‌ده که توی حدود ۴۰٪ موارد اتانول وجود داشته. اما دلیل این محبوبیت چیه؟ یکی در دسترس بودن‌شه. (ال

تجاوز: فرایندهای مغزی قربانی

مقدمه بعضی از ماها تصور می‌کنیم می‌دونیم اگه خودمون یا دیگران مورد تجاوز قرار بگیریم، چه واکنشی نشون می‌دیم. انتظار ما واکنش‌هایی مثل دفاع کردن، جنگیدن، داد و فریاد کردن، فرار کردن و... است. اما در خیلی از مواقع اتفاق دیگه‌ای رخ می‌ده. اتفاقی که فاصله زیادی با تصورات ما از خودمون و دیگران داره. خیلی از قربانیان تجاوز، اعم از زن و مرد، گزارش دادند که در حین تجاوز خشک‌شون زده. اونا نه تنها توان حرکت، که حتی توان گریه کردن هم نداشتند. برای نمونه پژوهشی که گِرَگِری و لیز توی کتاب « بررسی انتظامی تعرض جنسی » انجام دادند، نشون می‌ده که ۶۰٪ قربانیان مرد هیچ مقاومتی در مقابل متجاوز نشون ندادند و خشک‌شون زده. پس می‌شه گفت انجماد و بی‌حرکتی، فارغ از جنسیت، یکی از پاسخ‌های متداول در تعرضات جنسیه. این انجماد و بی‌حرکتی یه واکنش تکاملیه. اوضاع الان‌مون رو نبینید که خودمون رو به رأس هرم غذایی رسوندیم. ما مدت‌ها در ساختار حیات نقش شکار و طعمه رو بازی می‌کردیم. برای همین هم مغزمون بیش‌تر در نقش شکار و طعمه رشد کرده و یاد گرفته که در مواقع خطر برای اینکه توجه شکارچیان و حیوونای قوی‌تر رو به خودش جلب نک

تجاوز: انگیزه‌ها و محورها

مقدمه اگه هر تعرض جنسی رو شامل سه لایه: هسته، گوشته و پوسته بدونیم، پیش‌تر درباره هسته مرکزی تعرضات جنسی، یعنی قدرت، صحبت کردیم و عوامل و ریشه‌هاش رو برشمردیم. حالا قراره درباره گوشته تعرضات، یعنی محورهاش، صحبت کنیم. مبحث پوسته، یعنی الگوها، رو هم دیگه به‌ش نمی‌پردازیم؛ چون به درد مخاطب عام نمی‌خوره. بیش‌تر به کار جرم‌شناسان و کارآگاهان می‌آد. پس حالا بریم سراغ گوشته.  در هر تجاوز جنسی علارغم تفاوت‌ها و گستردگی‌ها همواره سه عنصر عمل جنسی، قدرت و خشونت حضور داره. اولاً تجاوز جنسی حتماً شامل یه عمل جنسیه. دوماً برخلاف رضایت قربانیه، پس متجاوز باید از نظر قدرت در موضعی بالاتر از قربانی باشه تا بتونه اراده‌ش رو به قربانی تحمیل کنه. سوماً برای انجام این کار به اِعمال زور و خشونت نیاز داره. اگرچه که این خشونت می‌تونه فیزیکی، کلامی یا رفتاری باشه. در این مثلثِ تجاوز غالباً عمل جنسی ابزاریه در دست دو عنصر دیگه، یعنی قدرت و خشونت. از این دو عنصر هم در هر تجاوز ممکنه یکی‌ش نقش پررنگ‌تری داشته باشه. پس بر همین اساس می‌شه گفت هر تجاوزی حول محور یکی از این سه مورد می‌چرخه: قدرت، خشونت، آزار (هر دو

تجاوز: شهوت یا قدرت؟

قدرت کنترل در تجاوز جنسی، تعرض جنسی، آزار جنسی، خشونت جنسی و... برخلاف صفت گمراه‌کننده «جنسی» که روی این اعمال گذاشته می‌شه، ریشه این رفتارها ارتباط چندانی با میل و غریزه جنسی نداره. همون‌طور که قبلاً هم توضیح دادیم، اگه مسئله فقط میل جنسی و ارضای اون باشه، کلی راه معقول‌تر و غیرآسیب‌زا وجود داره. و باز اشاره کردیم که خیلی از این متجاوزین همزمان با این تعرض‌ها، رابطه‌های جنسی متعارف و بارضایت هم دارند. پس چرا باید دست به چنین کارهایی بزنند؟  یه دلیل ریشه‌ای و پنهان وجود داره و اون قدرته. شاید لمس‌ها و اعمال جنسی باشند، شاید کلمه‌ها اغواکننده یا تهدیدآمیز باشند، شاید خشونت جسمی یا روانی اِعمال بشه؛ اما در پس همه این‌ها نیاز متجاوز برای تسلط و کنترل حضور داره. به عبارت دیگه عمل جنسی ابزاریه برای کسب قدرت و اِعمال اون به روی دیگران. اما منظور از «قدرت» دقیقاً چیه؟  قدرت هم به عنوان یک توانایی [جسمی] و هم یک احساس [روانی] تعریف می‌شود. با این حال در ذاتِ همه تعریف‌ها یک نقطه مشترک وجود دارد: اثرگذاری روی محیط. [هیلاری] لیپس (۱۹۸۱) به «کنترل دیگران» به عنوان صورتی از به‌کارگیریِ موفقیت‌آم

تجاوز: محدوده خاکستری

تجاوز خاکستری یعنی رابطه جنسی‌ای که در اون رضایت طرف مقابل در پرده‌ای از ابهام قرار داره. این اصطلاح با مقاله لائورا استپ تحت عنوان «نوع جدیدی از تجاوز قراری» (۲۰۰۷) بر سر زبون‌ها افتاد. در این مقاله گفته می‌شه که تجاوز خاکستری در جایی بین پذیرفتن و رد کردنِ رابطهٔ جنسی قرار می‌گیره و از تجاوز معمول کمی پیچیده‌تره، چراکه هر دو طرف ماجرا دقیقاً نمی‌دونند طرف مقابل‌شون چه خواسته و تمایلی داره. این اظهارات مورد انتقادات جدی قرار گرفت. منتقدین بر این باور بودند که چنین طبقه‌بندی‌ای باعث کم‌رنگ‌تر شدنِ وخامتِ موضوعِ تجاوز می‌شه و این‌طور القا می‌کنه که تجاوز خاکستری یه تجاوز واقعی نیست، بلکه یه مسئله بینابینی و غیرجدیه. از طرف دیگه اون‌ها معتقد بودند که با چنین تعریفی اکثر موقعیت‌های تجاوز رو می‌شه زیرمجموعه چنین محدوده‌ای قرار داد و از بار حقوقی و مسئولیت فردی متجاوز کم کرد. همین هم تبدیل می‌شه به یه بهونه دم‌دستی برای متجاوزین، تا هر جایی که مورد اتهام قرار می‌گیرند ادعا کنند که نمی‌دونستند قربانی راضی هست یا نه.  به خاطر همین انتقادات، بعد از حدود یه دهه، تعریف دیگه‌ای از تجاوز خاکستری

تجاوز: باورها و کلیشه‌ها (۲)

«متجاوزان افرادی تنها و مردم‌گریز هستند.» خیلی از مردم خیال می‌کنند که همه متجاوزین افراد تنهایی هستند که توان ایجاد رابطه با دیگران و در ادامه برقراری ارتباط جنسی طبیعی رو ندارند. برای همین هم مجبور به ارتکاب تجاوز می‌شند. تصوری که در خیلی از موارد خلاف‌ش ثابت شده.  یک‌سوم متجاوزانی که ما روی آن‌ها مطالعه کردیم، ازدواج کرده بودند و هم‌زمان با تعرضات‌شان، فعالیت جنسی [طبیعی] با همسران‌شان داشته‌اند. آن متجاوزانی که ازدواج نکرده بودند (مجرد، جداشده، مطلق) بیش‌ترشان در زمان تعرضات، با افراد دیگری هم روابطِ متنوعِ جنسیِ بارضایت داشته‌اند. نیکولاس گراث | مردانی که تجاوز می‌کنند | ۱۹۷۹ پس اشتباهه که فکر کنیم متجاوزین فقط محدود به افراد مجرد و تنها و مردم‌گریز می‌شند. این پندار غلط باعث می‌شه خیال کنیم که فرزندان‌مون در کنار افراد متاهل و اجتماعی ایمن هستند و نیازی به مراقبت ندارند. در حالی که باید حواس‌مون به اون‌ها هم باشه. از آثار دیگه چنین تصور غلطی اینه که باعث می‌شه خیال کنیم اگه یه قربانی، فردی متاهل و اجتماعی رو متهم به تجاوز می‌کنه، حتماً داره دروغ می‌گه. افشاگری‌های اخیر در فضای مج

تجاوز: باورها و کلیشه‌ها (۱)

«متجاوزان افرادی غریبه هستند.» یکی از باورهای غالبِ ما اینه که خیال می‌کنیم تجاوز فقط توسط افراد هفت‌پشت غریبه و ناشناس صورت می‌گیره. تصوری که با کمی جست‌وجو و کنجکاوی خلاف‌ش به‌روشنی توی چشم‌مون می‌زنه. به عنوان مثال می‌شه به این دو نمودار نگاه کرد که توسط دو مرکز پژوهشی در آمریکا صورت گرفته و در اون توزیع متجاوزان رو بر اساس نسبت‌شون با قربانیان نشون می‌ده: همین‌طور که می‌بینید درصد پایینی از تجاوزها توسط افراد غریبه صورت می‌گیره. در حالی که در بیش‌تر موارد متجاوز بغل گوش قربانی زندگی می‌کنه. این نکته‌ایه که غفلت ازش هزینه‌ها و آسیب‌های سنگینی رو برای فرزندان‌مون به جا می‌ذاره. چرا که خیال می‌کنیم دایی، عمو، پسرخاله، همسایه، دوست، معلم و... افراد امنی هستند و هیچ خطری از جانب اون‌ها متوجه فرزندمون نیست. و بیش‌تر توجه‌مون روی خطر افراد بیگانه است. در حالی که بالقوه‌ترین خطرات دقیقاً از طرف همون آشناهاست که فرزندان‌مون رو تهدید می‌کنند. «فقط دختران جوان مورد تجاوز قرار می‌گیرند.» این انگاره دو بخش داره. اول این‌که برای قربانیان محدودیت جنسیتی قائل می‌شند و دوم هم محدودیت سنی. برای صحت‌

تجاوز: تعاریف و قوانین

پیش‌گفتار:   قبل از هرچیزی باید به این نکته اشاره کنم که همه معادل‌سازی‌ها توسط خود بنده و با توجه به دانش اندک‌م در زبان انگلیسی و فارسی و البته حقوق صورت گرفته. بنابراین نقدهای زیادی به‌ش وارده. اما از پس این اشکالات امیدوارم بتونه نگاه‌مون رو کمی بازتر بکنه. همچنین لازمه اشاره کنم که توی مواد قانونی ایران به جای عبارت‌های عربی و نامفهوم از معادل‌های فارسی یا آشناتر استفاده کردم. توی این موارد معادل‌ها رو داخل قلاب [] قرار دادم. مقدمه:  تجاوز (rape) از نظرگاه‌های مختلفی می‌تونه مورد تعریف قرار بگیره؛ از لحاظ پزشکی و روان‌شناسی، قانونی و حقوقی، اخلاقی و فلسفی، سیاسی و اجتماعی و... هر کدوم از این زوایا تمرکزشون روی بخشی از مسئله است. گاهی به شکل جمعی به‌ش نگاه می‌شه، گاهی به صورت فردی، گاهی به صورت یه جدال درونی به‌ش توجه می‌شه، گاهی از نظر خوب و بد بودن مورد پرسش قرار می‌گیره، گاهی از منظر اقلیت‌ها و نژادها و خیلی موارد دیگه. اما در همه این منظر‌ها دو جهت‌گیری کلی وجود داره: این‌که توجه ما حول محور قربانی می‌چرخه یا متجاوز. یعنی داریم به میزان قباحت عمل متجاوز توجه می‌کنیم یا روی میزا

واپسین انسان

پرتاب‌شدگی ما وقتی برای اولین‌بار خودمون رو درک می‌کنیم، خودمون رو در درون شرایط و موقعیتی محصور می‌بینیم که دخالت و عاملیتی در انتخاب‌اش نداشتیم؛ چیزایی مثل جنسیت‌مون، زادگاه‌مون، والدین‌مون، زمانه زیست‌مون، تعریف انسان عادی، وضعیت طبیعی، خواسته‌ها و گرایش‌های طبیعی، توقعات و انتظارات اجتماعی، ساختارهای فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و... انگار که یه‌هو پرت شدیم وسط این شرایط. این پرتاب‌شدگی حس یه مخمصه و گیر افتادن رو به آدم می‌ده؛ مثل یه چیز محتوم و گریزناپذیر. فرا افکنی در کنار این پرتاب‌شدگی، که مربوط به گذشته و حاله، ما یه سری امکانات و انتخاب‌هایی هم در پیش رو و آینده‌مون می‌بینیم که ما رو به موقعیتی در فرای وضعیت فعلی‌مون پرتاب می‌کنه. این انتخاب‌ها و امکانات تنها راه تغییر وضعیت پرتاب‌شدگی فعلی ما هستند؛ گزینه‌هایی که ما رو به فرای خودِ کنونی‌مون می‌افکنند و از دل‌شون یه منِ نو با حصارهای جدید زاده می‌شه. واپسین انسان با پیشرفت پرشتاب و خیره‌کننده جهان امروز، انسان کم‌کم داره به این باور می‌رسه که به ته شناخت و درک خودش رسیده و دیگه امکان فراروی از شناخت و درک فعلی رو مقدور نمی‌دونه