کیرکگور میگه زندگی رو به پیش زیسته میشه ولی رو به پس فهمیده میشه. این چیزیه که همه ما به طور ناخودآگاه بهش باور داریم. رویای ماشین زمان هم براومده از همین باور ناخودآگاهه؛ اینکه دوست داریم دزدکی از لحظه اکنونمون جلو بزنیم، تا بتونیم جلوتر از زمان اکنون بایستیم و بهش نگاه کنیم. شاید بفهمیم معنای اتفاقاتی که داریم از سر میگذرونیم دقیقا چیه؟ این رویا توی نگاه اول خیلی کودکانه و تخیلی به نظر میرسه و از لحاظ علمی هم به تناقضات مختلفی ختم میشه. اما ذهن ما تمایلی به پذیرش این واقعیت نداره. اغلبِ ما توی زندگیمون در تلاش برای پیشی گرفتن از لحظه اکنونمون هستیم. با خودمون میگیم کی بزرگ میشم، کی میتونم با خودکار مشقام رو بنویسم، کی میرم دبیرستان، کی مدرسه تموم میشه، کی دانشگاه تموم میشه، کی سربازی تموم میشه، کی بارداری تموم میشه، کی مستقل میشم، کی کرونا تموم میشه و... کلا توی هر مقطعی از زندگی دنبال هرچه زودتر تمومکردن اون مقطع و شروع مقطع بعدی هستیم؛ انگار میخوایم از خودمون سبقت بگیریم تا بتونیم معنای اون نقصان و نارضایتی حاضر رو درک و هضم کنیم. متوجه نیستیم که با هرچه جلوتر ...